اولین شهربازی
عسلم سلام. تا حالا فرصت نشده بود بریم یه شهربازی خوب. هر وقت هم رفته بودیم فقط چندتا تاب و سرسره داشت که عکسهاشو قبلا گذاشتم. ولی این شبها کارمون شده فقط پارک و به قول خودت عباسی (شهربازی). هرشب که بابایی میاد گریه میکنی که بریم پارک.اونجا هم میریم بیشتر میخوای توی استخر توپ بازی کنی وبه بقیه چیزها زیاد علاقه نداری. ازبس توپ و فوتبال دوست داری. ورزشکار بودنت گل کرده و میخوای از اونجا ملق بزنی. همش میری این بالا ومحکم شیرجه میزنی داخل توپها عطا جون و پشت سرش امین مامان وچند مدل دیگه از خواب نازت که این روزها عادت کردی و این شکلی میخوابی. عاااااااااشقتم &nb...
نویسنده :
مامان مهدیه
12:41