آغاز22 ماهگی همزمان با نیمه شعبان
بي تو اي صاحب زمان
بي قرارم هر زمان
از غم هجر تو من دلخسته ام
همچو مرغي بال و پر بشکسته ام
اللهم عجل لوليک الفرج
نازدونه مامان 22 ماهگیت البته با 2 روز تاخیر مبارک.ایشالا خود امام زمان همیشه نگهدارت باشه و تو هم در تمام عمرت لحظه ای از وجود ایشون غافل نباشی و تو تمام کارهات آقا رو ناظر و شاهد ببینی.
عزیزم این ماه هم مثل ماههای قبل با وجودت دلخوشی و شادی به زندگیمون بخشیدی.هر لحظه با تو بودن مثل طلا برام ارزشمند و زیباست. خوشگل پسرم دوست دارم قد یه دنیا عاشقتم.
الان میخوام چند تا از شیرین زبونیهات که واقعا با نمک هستند برات بگم. کم کم دیگه میتونی حرف بزنی و ارتباط کلامی برقرار کنی.البته باید من باشم تا تک تک کلماتت رو ترجمه کنم.کلماتت اکثرا ترکی هستند آخه راستش زیاد دوست ندارم هنوز زبون مادری رو یاد نگرفته فارسی حرف بزنی برای همینم اکثر کلمات رو ترکی یادت میدم.
خداحافظ: باباشید نوشابه: شونانه محمدرضا: ممریضا بده: مینا خودکار: قوددار
ثنا: شنا ساعت: شات هندونه: کاکوز قاشق: قاشید خاله: حاله
میگیم امین فامیلیت چیه: پبولی (بهلولی) اسم بابا چیه: هیادت(هدایت)
امین جونم نمیدونم با این مشکل حمام کردنت چیکار کنم. اصلا نمیخوای سرتو بگیری زیر آب. ولی بدنت زیاد اشکال نداره.به زور میتونم زیر آب نگهت دارم.بعد از اینکه حموم کردیم اینقدر خسته میشم که انگاری رفتم اسخر و برگشتم. برای همین دوست ندارم دوتایی بریم حموم وقتی با آنا هستیم راحت ترم.
این روزها که من زیاد سر کار هستم تو تقریبا بیشتر وقتها خونه آنا هستی و حسابی خوش میگذره بهت.آنا هم با زحمت زیاد میخواد تلاش کنه تا شاید تو تابستون امسال جیش گفتنو یاد بگیری و بیشتر وقتها توحیاط بدون پوشک نگهت میداره. اما راستش من زیاد حوصلشو ندارم و میگم هنوز زوده.آخه میگن قبل از 2 و نیم سال خیلی سخته.نگفتی هم نگفتی
راستی قدت این ماه بلند شده. وقتی نگات میکنیم کاملا مشخصه.
پسرم خودش پشیمونه از کاری که کرده
قربون دستهای تپل و نازت بشم جیگر