امین بهلولیامین بهلولی، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

بیردانام BIRDANAM

روزهای 25 ماهگی گلم

امین آقا شکر خدا تولدتم به خوبی اما خیلی خودمونی برگزار شد.پسرم امسال نتونستم تولد بزرگی برات بگیرم اما بهت قول میدم یکی دو سال بعد یه تولد مفصل برات بگیریم. امسال روز تولدت حالت زیاد خوب نبود و سرما خورده بودی واصلا همکاری نکردی .برای همینم فرصت هیچ کاری بهم ندادی و همش بی قرار بودی. بعد از ظهر عمه هات و خاله حکیمه و آنا اومدند .با اینکه خیلی خودمونی بود اما حسابی خوش گذشت البته اگه حالت بهتر بود بیشتر هم خوش میگذشت.همشونم محبت کردند و وجه نقد تقدیمت کردند برای کادوی تولدت. با سپاس فراوان از همشون. حالت که اصلا خوش نبود اجازه ندادی حتی لباسهاتو عوض کنم.وقتی میخواستم لباس خوشگلاتو تنت کنم چنان گریه ای به راه انداختی که دیگه پشیمون شدم و ب...
9 مهر 1393

تولدت مبارک نفسم

                       هر انسان لبخندی از خداست و تو زیباترین لبخند خدایی                          بهانه زندگیم تولدت مبارک     *** مادر كه ميشوي،اجازه ميدهي يك تكه از قلبت هميشه بيرون از سينه بتپد***                                       ...
23 شهريور 1393

اولین شهربازی

عسلم سلام. تا حالا فرصت نشده بود بریم یه شهربازی خوب. هر وقت هم رفته بودیم فقط چندتا تاب و سرسره داشت که عکسهاشو قبلا گذاشتم. ولی این شبها کارمون شده فقط پارک و به قول خودت عباسی (شهربازی). هرشب که بابایی میاد گریه میکنی که بریم پارک.اونجا هم میریم بیشتر میخوای توی استخر توپ بازی کنی وبه بقیه چیزها زیاد علاقه نداری. ازبس توپ و فوتبال دوست داری. ورزشکار بودنت گل کرده و میخوای از اونجا ملق بزنی. همش میری این بالا ومحکم شیرجه میزنی داخل توپها   عطا جون و پشت سرش امین مامان   وچند مدل دیگه از خواب نازت که این روزها عادت کردی و این شکلی میخوابی. عاااااااااشقتم   &nb...
17 شهريور 1393

پسر ورزشکار من

عسل مامان این روزها شدیدا ورزشکار شده و زمانی که خونه هستیم فقط مشغول ورزش کردن روی مبلهاست.اگه همینجوری پیش بره مطمئنم در آینده هم به ورزش خیلی علاقمند میشه.چون به فوتبال هم جوری علاقه داره که شبها با بابا میشینن و فوتبال نگاه میکنند. به بازی کردن با توپ هم خیلی علاقه داره. یعنی با هیچی به اندازه توپ سرگرم نمیشه.بدنش کاملا انعطاف پذیره و بعد یکی دو سال حتما میبرمش جیمناستیک.                  همیشه سالم و ورزشکار باشی قلب مامان. بریم سراغ عکسها که البته با لباسهای راحتیشه        ...
21 مرداد 1393

این روزهای امین جون

                     سلام عشقم. جونم .نفسم عمرم. اول از همه بابت اینکه خیلی دیر به وبت میرسم معذرت میخوام چون راستش بعضا عذاب وجدان میگیرم که چرا نمیتونم لحظه لحظه شیرین کاریها و بازیهای قشنگتو ثبت کنم اما چه کنم که نمیرسم. امین جون دیگه به راحتی میتونی یه جمله دو وحتی سه کلمه ای درست کنی. مثل بابا رفت. آتا اومد.بریم بیرون که از صبح تا شب 100 بار تکرار میکنی. ناندی(روشن شد. سوخت)  وقتی چیزی ازم میخوای چند بار صدام میکنی اگه جواب ندم با صدای بلند میگی عشقیم........فدات بشم مممممن. من هم عمدا بار اول جوابتو نمیدم تا اینطوری صدام کنی. صبح که ساعت 10 از خواب بید...
14 مرداد 1393

دومین رمضان در کنار پسر گلم

سلااااااااااااااام . عسلم امسال هم ماه رمضون کنارم هستی و با بودنت  سختی روزه داری در این روزهای خیلی طولانی اصلا اذیتم نمیکنه. خدایا بابت نفس دوباره ای که بهم بخشیدی و کوچولویی که با آمدنش احساس میکنم دوباره متولد شده ام و زندگی جدیدی آغاز کرده ام اگر هزاران هزار بار تشکر کنم باز هم کم است. و اما سالگرد وبلاگمون شد و من هم خیلی خوشحالم که یک سال تونستم کارها و پیشرفتها و خاطراتتو ثبت کنم.امیدوارم بتونم تا وقتی بزرگ شدی اینکارو ادامه بدم. مامانی امسال دومین سالی که باهم روزهای بلند ماه رمضونو سپری میکنیم.و از اینکه صبح تا شب مشغول شیطنت ها و شیرین کاریهات هستیم تشنگی و گرسنگی زیاد اذیتمون نمیکنه.امسال هم که مثل سالها...
13 تير 1393