اولين ارايشگاه
جیگرم چند روزي بود كه با بابايي ميخواستيم موهاتو كوتاه كنيم اما وقتي من از بابايي خواستم تا تو رو ببره ارايشگاه قبول نكرد و گفت ميترسم ببرمش اونقدر گريه بكنه و جيغ بزنه تا يا نصفه بمونه يا هم كه كج در بياد.از بس موهات کم پشت هستند به هر کس میگیم میخوایم ببریمش ارایشگاه میخنده و میگه خودتون بزنین این چند تا مورو دیگه ولی ما میخوایم ببریمت ارایشگاه تا کم کم با این جور جاها هم اشنا بشی و بعدا زیاد اذیت نکنی و راستش یکمی هم میترسیم که خودمون دست بزنیم و کج در بیاد. بالاخره بعد از چندروز موفق شدم تو رو ببرم ارايشگاه زنونه پيش مامان سروين جون. قربونت برم كه صدات در نيومد و مثل يه اقا نشستي بغل ماماني تا موهاتو كوتاه كنن فقط اون اخرا يكم حوصلت سر رفت كه سروين جون با بازيهاش سرتو مشغول كرد تا تموم شد و مثل دسته گل شدي.بابايي هم خيلي از موهات خوشش اومده و همش ميخواد بخوردت از بس پسر نازي شدي.فداي پسر خوشششششششششگلم بشم من.
قبل از کوتاه کردن
بعد از کوتاه کردن
بقیه در ادمه مطلب
اینا هم اولین موهات هستند که کوتاه شدند