گردش یک روزه
عزیز دلم امروز اولین جمعه بعداز ماه رمضون بود و کلی دلتنگی برای گردشهای دسته جمعی با گروه مهربون وهمیشگیمون یعنی دوتا داییهای مامانی و خاله اینا و مامانجون اینا وما. خلاصه امروز صبح ساعت ٨ صبح راه افتادیم به سمت دره لیقوان که یکی از جاهای واقعا زیبا و گردشگری تبریزه. سرراه توی پارک مسافر که پیاده شدیم برای صبحونه اونجا چندتا سرسره و تاب بود که کلی با محمد رضا جون خوش گذروندین البته با کمک بابایی. اما پسرم چون صبح ٢ساعت زود بیدار شده بودی نصف روز رو خوابیدی.یعنی بعداز اینکه سوار شدیم تا رسیدیم شما لالا کردی بعد یکم که بازی کردی و همه رو با دس دسیهات و بازیهای مخصوص خودت سرگرم کردی دوباره لالا و بعداز ظهر هم بعد یکم گردش بازم لالا.قربون پسر خوش خواب خودم برم.حالا هم ساعت٧:٣٠رسیدیم خونمون و واقعا خوش گذروندیم بازم شما لالا کردی.امیدوارم همه جمعه هامون مثل امروز به شادی و تفریح و گردش بگذره. پسرکم نتوستم ازت توی طبیعت زیبای اونجا زیاد عکس بگیرم چون فقط خواب بودی و همین چندتان.
برو ادامه مطلب نگاشون کن