اولین شب یلدا
امین اقا ببین مامانجونت برای اولین شب یلدا برات چیا فرستاده. اون شب عمه هات رو هم دعوت کردیم تا همگی کنار هم باشیم. مامانجون دستت درد نکنه. &nb...
نویسنده :
مامان مهدیه
11:40
اولین کاپشن امین 3ماهه
اسباب بازی افسا نه ای
پسرکم این اویزی که میبینی واقعا اگه نبود نمیدونم باید چیکار میکردم چون از 2ماهگی تو رو میذاشتم زیرش و میرفتم و ساعتها صدات در نمیومد. حالا هم که دیگه بزرگ شدی و 10 ماهت شده باز هم عاشقشی. &...
نویسنده :
مامان مهدیه
22:35
امین و لاکیها
از6 تا 9 ماهگی
امین جون تو 5 ماهگی میتونستی غلت بزنی و تا اخرای 8ماهگی با غلت خوردن میتونستی به همه جای خونه بری ولی بازهم خیلی دوست داشتی سوار روروک بشی به همه جا سر بزنی.ولی دیگه وقی 9ماهت شد تونستی چهار دست و پا بری و مامانی رودنبال خودت راه بندازی چون میخواستی همه جا رو ببینی و پله و میز و زمین صاف هم برات هیچ فرقی نداشت فقط میخواستی راه بری. عزیزم از صبح که ساعت 9 بلند میشدی تا شب یه لحظه اروم نمیشستی به خاطر همین هم مامانی هر روز وزن کم میکرد تا جایی که تو 9ماهگیت وزن مامانی 2کیلو هم کمتر از قبل از حاملگی شده بود مرسی گلم که باعث شدی مامان وزنش کم بشه چون تو حاملگی 17 کیلو وزن اضافه کرده بودم.امین واقعا ارزوم شده که بتونم یه شب تا صبح را...
نویسنده :
مامان مهدیه
12:20
در بیمارستان
جیگرم قربونت برم که از همون اول خوشگل بودی.باباجونت هم وقتی توروبرای اولین بار بغل کرد قند تودلش اب میشد خوب نوه اولش بودی اخه. ...
نویسنده :
مامان مهدیه
23:44